رهامرهام، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 8 روز سن داره

رهام

فرهنگ لغت 2

خون میاد: خون میشه وقتی با بابایی تفنگ بازی میکنه میگه: وایییییییی مُرد شدم دستا بالا: دستم بایا پاندا کنفوکار: فاندا کنفوتو خوابم میاد: خواب دایم من باهات قهرم: من بات خرم حسنی: خسنی بابارفت سرکار: بابا دف سَیه کا فعلاً همین   ...
30 تير 1393

سالگرد ازدواج

پسر گلم امروز روز سالگرد ازدواج من و باباییه کیک امسالو خودت انتخاب کردی عزیز دلم .کلی هم ذوق کردی.     ...
24 تير 1393

عکس های داغ داغ

عکس های پسرم وقتی با مامانش قهر کرده. پسرم تازه از حموم اومده خودش میخواد لباساشو تنش کنه. حالا مامانی اجازه داده خودش لباس بپوشه وقتی دید خیلی سخت تو تنش میره بهم میگه مامانی چقدر سنگینه، الهی قربونش برم منظورش اینه که چقدر سخته، دیگه ادامه نداد بقیشو من تنش کردم. ...
21 تير 1393

رهامم مریض شده

پسر گلم این روزا استرس شدیدی بهم وارد کردی یهو پای راستت ورم کرده بردمت پیش دکترت بهم یه نامه داد که ببرمت پیش فوق تخصص چون میگه احتمالاً حساسیته، فردا میخوام واست نوبت بگیرم. خدا کنه چیز خاصی نباشه،خیلی نگرانتم مامانی. زود خوب شو عزیز دل مامان باباجون هم خیلی نگرانته.
20 تير 1393

خیلی خوشحالم

پسر گلم خیلی خوشحالم چون چند روزه که بهم میگی مامان آخه  تا حالا به اسم کوچیک صدام میزدی تازه فهمیدم که کلمه مادر چقدر شیرینه!!!!!! ...
12 تير 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به رهام می باشد